سید احمد موسوی/
بیش از یک ســال از خروج یکجانبه ایالات متحده از توافق برنامه جامع اقدام مشــترک )برجام) میگذرد؛ توافقی که حاصل مذاکرات ایران و ۶ کشورِ آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، انگلیس و آلمان از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ بود.
از زمان به تصویب رســیدن این توافق و آغاز ریاست جمهوری دونالد ترامپ، ایالات متحده نه فقط دیگر برجام را به رســمیت نشناخته اســت، بلکه علاوه بربازگرداندن تحریمهای گذشــته، تحریمهای جدید را در قالب فشار اقتصادی مضاعف بر ایــران تحمیل و دیگر شرکای این توافق را هم وادار کرده تا تعاملات خود را با ایران کاهــش دهند.
تحریم های جدید و فشار بیش از پیش آمریکا بر ایران در حالی اتفاق میافتد که به گواه بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی و بر اساس بیانیههای صادرشده از سوی آژانس، ایران همچنان به توافق هستهای (برجام) پایبند است.
درواقع هیچ بهانهای از ســوی آمریــکا برای تحریم مجدد و فشار آوردن بر ایران عادلانه، منطقی و قابل قبول نیســت؛ مســئلهای که دیگر شــرکای حاضر در توافق هســتهای با ایران بارها به صورت شفاهی آن را اعلام کردهاند، هرچنــد از اقدام عملی بــرای نجات این به اصطلاح توافق تاریخی سرباز میزنند.
در این بین جدا از مسئله بدقولی همیشگی مقامات آمریــکا به تعهــدات بینالمللی، تصمیمات دونالــد ترامــپ در قبال ایران نشــان داده اســت که وی تا چه اندازه تحت تأثیر نفوذ روزافزون لابی صهیونیست قرار دارد و خروج از برجام که وی از زمــان ورود در انتخابات ریاســت جمهوری نویدش را می داد، تحت تأثیر نفوذ روزافزون صهیونیســتها صورت گرفت.
از زمان شــکلگیری انقالب اسلامی ایــران در ســال ۱۳۵۷ و روی کار آمــدن حکومتی که حق حاکمیت مردم فلسطین را بر سرزمینهایشان به رسمیت می شناخت و حمایت خود را از آرمان فلســطین همواره بــا صــدای بلند اعــلام کرده اســت، رژیم صهیونیســتی تلاش خود را برای ضربه زدن به جمهوری اســلامی آغاز کرد.
در واقع این رژیم منحوس که در اندیشه تبدیل شدن به یک قدرت هژمونیک در آســیای غربی بود، جمهوری اســلامی ایران را به عنوان چالش بزرگی برای رســیدن به این هدف میدید.
در این میان، ایران با پشــتوانه ثروت ناشی از نفــت و گاز و گره زدن این ثروت با دانش علمی جوانان ایرانی تقویت شــده و با توجه به اســتقامت پرشــور مردمش بر حاکمیت ملت تأکید کرد؛ حاکمیتــی که برگرفته از تجربه تاریخی و برآمده از وابســتگی به یک هویت معنوی بود.
علاوه بر این ایران همواره با حمایت حزب الله لبنان صهیونیســتها را ازدســت یافتن به اهدافش در جنوب لبنان بازداشــته است و از ســویی دیگر به عنوان مدافع واقعی مردم ســوریه، نقش مهمی در مبارزه با بحران ایجاد شــده توسط غرب در این کشــور ایفا کرده است.
البته احتمالا در بازه زمانی کنونی دلایل مهم دیگری نیز برای این دســت و پازدنهای رژیم صهیونیستی جهت ترغیب و تشویق کردن تندروها در کاخ سفید برای تجاوز نظامی به ایران وجود دارد.
مهمترین دلیلی کــه میتوان تحولات اخیر در خاورمیانه را به آن منتسب دانست، اعلام توافق ساختگی به اصطالح معامله قرن است؛ توافقی که آمریکا و رژیم صهیونیستی از آن تحت عنوان تلاشــی همه جانبه برای حل منازعات طولانی بین اسرائیل و فلسطین یاد میکنند.
«معامله قرن» بر اساس آنچه تاکنون در مورد آن منتشر شــده است، برای مردم فلسطین ناعادلانه خواهد بود و انتظار میرود مردم فلسطین و بسیاری از مردم خاورمیانه با آن مخالفت کنند؛ چرا که توافق ساختگی معامله قرن برای مردم فلسطین یک آپارتاید دائمی را به ارمغان خواهد آورد.
در این بین، قابل پیشبینی خواهد بود که ایران و متحدان منطقهای و راهبردیاش نیز مخالفت خود را با این توافق اعالم خواهند داشت و این دقیقاً همان دلیل اســت که چرا ایــن روزها ایران آمــاج حملات و لفاظیهای ســران آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان شده است.
در واقع حمــات آمریکا به ایران فقط به خاطر حمایت از صهیونیسم و اسرائیل نیست، بلکه تضعیــف ایران در دســتور کار یکی دیگر از متحدان نزدیک ترامپ در منطقه قرار دارد.
حکام سعودی نیز انقالب ۱۳۵۷ ایران را یک تهدید مرگبار برای موقعیت خود میبینند؛ انقلابی که با ســرنگون کردن یک پادشاهی فئودالی تحت سلطه آمریکا و با الهام گرفتن از دیدگاه اسلام که ریشه در کرامت انسانی و عدالت اجتماعی دارد به ثمر نشست.
باافزایش نفوذ جمهوری اســلامی ایران در منطقه و با ســرنگون شــدن حکومت صدام حســین، سران ســعودی که هژمونی منطقهای ایران را تنهــا خطر موجود برای زیاده خواهیهای خود میدیدند، تلاش برای فشــار آوردن به آمریکا برای کاستن از قدرت و نفوذ منطقهای ایران را آغاز کردند.
البته خاندان آل ســعود بخوبی میدانند که نفــوذ منطقهای ایران، نه فقط ناشــی از پایداری رهبــران و مردم این کشــور، بلکه نشــأت گرفته از نابخردی آنهــا و حکام آمریکایی آنها هم هســت.
نظر شما